
این مسجد را مازیار بن قارن در سال 1160 ه.ق بنا کرد. در دوران صفویان این مسجد نوسازی شد. در دوران فتح علی شاه، بر اثر زلزله خراب شد و به فرمان این پادشاه در سال 1225 ه.ق به مباشرت میرزا محمد شفیع صدر اعظم، توسط میر محمد حسینی-متولی آن- دوباره بنا شد. از تاریخهای مختلفی که در کتیبههای مسجد نوشته شده است، چنین استنباط میشود که تجدید بنای آن از سال 1220 شروع و در سال 1233 ه.ق به پایان رسیده است. در داخل شبستان خصوصاً در اطراف محراب کاشیهای قدیمیمحفوظ مانده اند. بنای مسجد به صورت چهار ضلعی ساخته شده است.
حفاظت از بناهای تاریخی، نیازمند مدیریت هوشمندانه منابع و نیازمند اشتیاق و ایثاری است که ضامن نجات میراث فرهنگی باشد. سیاست دراز مدت، باید بر مبارزه علیه عوامل فرساینده متمرکز گردد و در رویارویی با استثمار منابعطبیعی و کاهش هر نوع آلودگی، میتوان آسیب به بناهای تاریخی را به حداقل کاهش داد.
اینگونه حفاظت در درجه اول فرآیندی است درجهت به درازا کشاندن عمر اموال فرهنگی با هدف بهرهمند شدن از آن در حال و آینده. در این مرحله ضعف و قدرت نهفته درساختار و مصالح به کار رفته درآن بررسیشده و عواملطبیعی ویرانکننده بنا و عوامل انسانی آسیب رساننده به بنا مورد مطالعه قرار میگیرد.
عواملی که توانستهاند مسجد جامع بابل را مورد تهاجم قرار دهند عبارتنداز : عواملانسانی، عواملزیستی یا بیولوژیک، عواملجوی و اقلیمیو عامل زمان که باعث به وجود آمدن فرسایش نسبی در بنا شدهاند.
بیشترین آسیب مسجد جامع بابل ناشی از نفوذ رطوبت صعودی ناشی از سنگ ازاره و آسیبهای تأسیساتی توسط عوامل انسانی میباشد که در پروژه مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند.
بنای مسجد جامع بابل از نقطه نظر دارا بودن شیوههای تزئینی آجری در نما- قدمت و ویژگیهای معماری دارای ارزش تاریخی – هنری و فرهنگی شایان توجه میباشد.
از ارزشهای موجود در بنا میتوان به تزئینات آجری- پوشش گنبدی- پوشش شیبدار که مخصوص این اقلیم( معتدل و مرطوب) میباشد اشاره کرد.
فهرست:
بخش نخست: شناخت
تاریخچه بنا
نقشه مسیرهای دسترسی به مسجد
نمای اصلی مسجد
تصاویری از وضعیت کنونی بنا
پلان مسجد جامع بابل
نماها
مقاطع
بخش دوم: آسیب شناسی
بخش سوم: طرح احیاء
بخش 1 : مبانی نظری طرح احیاء
بخش 2 : طرح مرمت بنا